لینا علم، معروف ترین و موفقترین هنرپیشه سینما از افغانستان، سالهاست که در امریکا اقامت اختیار کرده اما به دلیل فعالیتهای هنری و تعهدات اجتماعی اش در برابر زنان، مخصوصاً زنان افغان، پیوسته با افغانستان و سایر کشورها در رفت وآمد است. او ماههای جولای و اگست امسال را در آلمان گذراند تا در یک نمایشنامه از ادبیات کلاسیک اروپایی، نقش بازی کند.
روز ششم جولای ٢٠١٨ وقتی برای اولین بار پرده تالار به روی نمایشنامه "پییر گینت" در ۶۸همین جشنواره بادهرسلفد باز شد، لینا علم، هنرپیشه سینما و تئاتر افغانستان هم آنجا بود: نه در میان تماشاگران بلکه روی صحنه و در کنار بازیگران آلمانی که این اثر کلاسیک متعلق به "هنریک ایبسن"، شاعر و نویسنده بزرگ نارویژی را روی صحنه برده بودند. لینا علم در این نمایشنامه، به پیشنهاد رابرت شوستر، کارگردان معروف آلمانی، نقش سولویگ را به عهده داشت و در بخشی از نمایشنامه، این شعر فارسی از حنجرهاش طنین انداز شد:
دل
خسته شدیم و باغ را می جویم
درکوچه
شب چراغ را می جویم
از
درد وجداییها سرودیم اکنون
همباور
بی سراغ را می جویم*
....
لینا علم، معروف ترین و موفق ترین زن هنرمند از افغانستان که در کالیفرنیا در آمریکا زندگی میکند، می گوید:« وقتی نقش سولویگ را به من پیشنهاد کردند نمیدانستم چگونه این شخصیت زن اروپایی را بازی کنم، اما تغییراتی که کارگردان در نمایشنامه به وجود آورده بود، از جمله برگردان بخشی ازدیالوگها به انگلیسی و مهمتر از همه انتخاب شعر فارسی برای آهنگ های سولویگ، مرا در ایفای این نقش کمک کرد ..»
این البته بار اول نیست که لینا علم در یک نمایشنامه نقش آفرینی میکند. او در سال ٢٠١٥، چهل روز بعد از آنکه فرخنده ملک زاده، دختر جوان افغان از سوی جمعیت بزرگی از شهروندان کابل به اتهام سوزاندن قرآن به گونه فجیعی به قتل رسید، در یک نمایشنامه کاملا رئالیست، در محل حادثه، نقش فرخنده را بازی کرد. نقشی که از سوی بسیاری از منتقدان زجرکشی فرخنده استقبال شد اما گروهی هم، مثل همیشه، لینا علم را به باد انتقاد گرفتند که گویا « چرا حجاب را رعایت نکرده است.» او می گوید:« نقش من در نمایشنامه قتل فرخنده، اعتراضی بود. ما خواستیم صدای اعتراض خود را علیه این قتل وحشتناک بلند کنیم. رفتن روی صحنه برای آن نمایشنامه آسان نبود و عدهای به سختی حاضر به این کار شدند. آن نمایشنامه در رسانه ها انعکاس بزرگی داشت و دولت را نسبت به قتل فرخنده تکان داد.»
لینا علم در اواخر دهه هشتاد گذشته که هنوز سن وسال زیادی نداشت، به دلیل جنگ افغانستان را همراه با خانوادهاش ترک کرد و بعد از سپری کردن مدتی در هند، راهی آمریکا شد. او میگوید در آغاز کمترین علاقهای به هنر سینما و بازیگری نداشت. اما فرصتهایی که مهاجرت و پیشنهاد چند سینماگر افغان برای بازی در فلم برای او به وجود آوردند باعث شد او نه تنها به یک ستاره تمام عیار و شناخته شده در سینمای افغانستان بدل گردد، بلکه رسالت دفاع از حقوق زنان و روایت دردهای گفته و ناگفته آنان را نیز به عهده بگیرد. یک نمونه از این روایت دردهای زنان، فلم "نامه ای به رئیس جمهور" ساخته رویا سادات، سینماگر افغان است که لینا علم در آن نقش "ثریا" را بازی می کند. او میگوید:« ثریا با آنکه مقام و موقف کاری بالایی دارد اما در جامعه مردسالار و خشونت زای أفغانستان، باز هم زن است و در چارچوب خانواده همان دردی را تجربه میکند که زنان عادی با آن روبرو هستند.»
به غیر از نامه به رئیس جمهور، لینا علم در طول چندین سال تجربه سینمایی خود، در دهها فلم و سریال های تلویزیونی بازی کرده است ( در سرزمین بیگانه، لوری، بچه کابلی، احوال دریا، کوچه ما، شیرین و چندین فلم دیگر..» اما وجه مشترک نقشهای او در این فلمهاو سریالها، بازهم بیان رنجهای زنان است: « من دوست دارم، از طریق بازیگری، که شاید اندک استعدادی در آن داشته باشم، قصه گوی زنان باشم؛ قصه گوی زنان افغانستان یا هرجایی دیگر.» بی جهت نیست که در سال ٢٠٠٩، بعد از برگشت لینا علم به کشور، نمایندگی سازمان ملل متحد در افغانستان به او پیشنهاد کرد نقش سفیر صلح این سازمان در افغانستان را به عهده بگیرد.
لینا علم اگرچه دوست ندارد در مورد مهاجرتش از افغانستان بیشتر از آنچه که رسانهها در مورد او به نشر رسانده اند، توضیح بدهد اما دوره مهاجرت را فرصتی خوبی میداند که در جریان آن هر مهاجری باید تلاش کند به اهداف بهتری دست یابد. او در این مورد می گوید :« جنگ طولانی در افغانستان عده ای زیادی را مجبور کرده است به سرتاسر دنیا مهاجرت کنند. البته جنگ تنها دلیل مهاجرت نیست: فساد اداری، عدم دسترسی به آموزش یا هر چیزی که دیگری که به بهبود زندگی کمک کند، همه اینها باعث شده مردم افغانستان را ترک کنند. در مهاجرت فرصتهایی خوبی وجود دارد که باید برای رسیدن به زندگی بهتر مورد استفاده قرار بگیرد.»
از لینا علم میپرسم در جریان فعالیتهای هنری با چه دشواری های عمده روبرو بوده است. می گوید شرایط زندگی زنان در افغانستان سراسر پر از دشواری است اما یکی از خاطرات شخصی او از این دشواریها به هنگامی بر میگردد که در سریال "شیرین" بازی می کرد: « در جریان یکی از فلمبرداریها برای این سریال، آنانی که با هنر و فرهنگ مخالفت دارند، با بمب به ما حمله کردند. من انتظار هر مخالفت دیگر از جمله فتوای ملاها بر ضد این سریال را داشتم، اما این حمله واقعا برایم غیرمنتظره بود.» دشواری دیگر، هضم خشونتی است که انفجار ماه دسمبر ٢٠١۴ در حین اجرای یک نمایشنامه در مرکز فرهنگی فرانسه، در کابل عامل آن بود. لینا علم در آن روز همراه با عده ای زیادی از هنرمندان و هنردوستان در صف تماشاچیان نشسته بود که خاطره تلخ و دشوار خون ریزی در یک نهاد هنری، برای همیشه در حافظهاش نقش بست. او با گروهی از هنرمندان حاضر در آن انفجار، خاطره این حادثه وحشتناک را در فلم مستند " جنگجویان واقعی" بیان کردهاند. این فلم چندی پیش در تلویزیون مشترک فرانسه و آلمان "ارتِه" و همچنین در آلمان به نمایش درآمد
------------------------------------------
*شعری از احمد فرید اروند، شاعر افغان.