دستاینی اندوکا فکر می کرد می تواند در آلمان کار پیدا کند و به این خاطر از ایتالیا به این جا آمد./عکس: اینفومایگرانتس/ماریون مک گریگور
دستاینی اندوکا فکر می کرد می تواند در آلمان کار پیدا کند و به این خاطر از ایتالیا به این جا آمد./عکس: اینفومایگرانتس/ماریون مک گریگور

دستاینی اندوکا، پناهجوی نایجریایی پس از سفر به آلمان دچار مشکلات روحی روانی شد و اعتمادش را به سیستم پناهندگی این کشور تقریبا از دست داد. اما اشتیاق شدید او برای پیشرفت و بهبود اوضاع زندگی اش هنوز از بین نرفته است. قصه زندگی او را این جا بخوانید.

 در اواسط ماه دسمبر، چراغ هایی که به مناسبت عید کریسمس همه جا نصب شده اند، می درخشند و بوی شراب داغ و بادام های شیرین همه جا پیچیده است. دستاینی با وجود سرما و رطوبت به بازار سبز بامبرگ آمده است تا در گردهمایی های شبانه گروهی از مردم بامبرگ شرکت کند. آن ها هر روز دوشنبه برای اعلام حمایت از آوارگان و پناهجویان گردهم می آیند. 

اما این بار اثری از آن ها نیست. دستاینی فکر می کند که این گردهمایی شاید به خاطر بارش باران لغو شده است و او به سوی ایستگاه بس به راه می افتد تا به خانه بازگردد

او ده ماه است که به همراه پناهجویان دیگر در کمپی زندگی می کند که در پیرامون شهر بامبرگ قرار دارد. این کمپ که مرکز «انکر» نامیده می شود، از مجموعه ای از ساختمان ها تشکیل شده و تقریبا همه پناهجویان (این منطقه را) در خود جای داده است. 
سر از اول اگست سال گذشته هفت مرکز موسوم به انکر (Ankerzentrum) کارشان را در ایالت بایرن آغاز کرده اند. کلمه انکر (ANKER) برگرفته شده از حروف اول لغات رسیدن (Ankunft)، توزیع در نواحی (Kommunale Verteilung)، تصمیم گیری (Entscheidung) و پس فرستادن (Rückführung) است. یعنی مراکزی که در آن «ثبت نام، تصمیم گیری روی درخواست‌ها، توزیع به نواحی و بازگشت دادن پناهجویان» انجام می‌شود.
قرار است که همه اقدامات لازم برای رسیدگی به درخواست پناهندگی در این مراکز انجام شود. پناهجویان از همان آغاز در این مراکز جای داده می شوند و تا زمانی که راجع به درخواست پناهندگی شان تصمیم گرفته می شود، باید آن جا بمانند. 

اسکرین شات از گردهمایی شبانه بامبرگ برای حمایت از پناهجویان/منبع: https://www.facebook.com/Die.Bamberger.Mahnwachenseite/
مرکز انکر در شهر بامبرگ در محوطه یک سربازخانه ساخته شده است. دستاینی که ۲۶ سال دارد، این جا را یک زندان، یک دیوانه خانه می داند. او می گوید، این مرکز انکر آنقدر بد است که «با هیچ چیز در جهان» قابل مقایسه نیست و می افزاید که به خاطر اقامت در این «کمپ» افسرده است و شوک به او وارد شده است. دستاینی می گوید که پیش از آمدن به این جا به معنای لغت کابوس به درستی واقف نشده بود: «در آلمان بود که به تدریج فهمیدم منظور آن ها از کابوس چیست. هربار که  چشمانم را می بندم، پولیس آلمان را در مقابل چشمانم می بینم». 


در ماه مارچ سال ۲۰۱۷، دستاینی نایجریا، وطن و چهار خواهرش را به مقصد لیبیا ترک کرد. نخست همه چیز به خوبی پیش می رفت: «یک شرکت جوشکاری در شهر صبراته لیبیا مرا استخدام کرد. آن ها به من ۱۶۵۰ دینار در ماه پرداخت می کردند. صاحب این شرکت یک مرد تونسی بود. او عاشق من بود. همه چیز به خوبی پیش می رفت. آن ها به من اپارتمان داده بودند و هر آنچه را که لازم داشتم در اختیارم گذشته بودند». 

اما مدت زیادی طول نکشید که ورق برگشت. او متهم شد که باعث آتش سوزی شده است و بعد به مرگ تهدید شد. دستاینی در پی این واقعه ناامید و مستاصل بود: «من تنها (فرد) سیاهپوست بودم که (آن جا) زندگی می کرد. به پیرامونم می نگریستم و هرآنچه که می دیدم بیابان بود... نمی دانستم چه کار کنم». 

دستاینی پس از چندی تصمیم گرفت که لیبیا را به مقصد اروپا ترک کند و پس از آشنایی با یک قاچاقبر «یک مرد عرب به نام حسن» به همراه ۲۰۰ تن دیگر سوار بر یک قایق  شده و به سوی ایتالیا به راه افتاد.  

 مهاجرانی که در بحیره مدیترانه نجات داده شدند/عکس: Picture-alliance/AP/R. Brito
او می گوید که طی این سفر فاجعه آمیز در بحیره مدیترانه سوخت قایق تمام شد، موتور آن شکست، موج عظیمی آمد و یک طرف قایق در آب فرورفت. 
حدود ۲۰ تن جانشان را پیش از رسیدن هلیکوپتر از دست دادند. سپس یک کشتی نجات بازماندگان این حادثه را به ایتالیا برد. 
۲۸ می سال ۲۰۱۷، دستاینی برای نخستین بار وارد اروپا شد. او پس از رسیدن به جزیره سیسیلی به یک مرکز نگهداری پناهجویان در شهر شمالی پارما فرستاده شد.  دستاینی که مصمم بود، کار کند، به نزد مقام های مسئول رفت و به آن ها گفت که در نایجریا جوشکاری آموخته است و می خواهد به کالج برود.  در آن جا مقام های مسئول گفتند، از آن جایی که بیش از ۱۸ سال سن دارد، هزینه دوره آموزشی را که ۷۵۰ یورو است، باید خودش پرداخت کند. دستاینی که به زحمت ۲۰۰ یورو در ماه به دست می آورد، این مبلغ را پس انداز کرد: «من گرسنگی کشیدم و این پول را به آن ها دادم. اما آن ها گفتند: ما متاسفیم، نمی توانیم شما را بپذیریم».  

اما دستاینی تسلیم نشد. او همه لوازم لازم برای جوشکاری را از شرکتی به نام «بریکومن» خریداری کرد: «به زودی سفارش کار دریافت کردم. کلیساها و افراد بسیاری به من کار دادند. ... اما کار من غیرقانونی بود، چون گواهینامه لازم برای ثبت آن را نداشتم. آن ها سعی کردند مرا جریمه کنند و به این خاطر از این کار دست کشیدم، ... خیلی خجالت زده بودم ... تلاش هایم برای پیدا کردن کار به جایی نرسیده بود و من به افراد دیگر وابسته بودم. در حالی که من یک مرد هستم، پا دارم، دست دارم و باید برای خود کار کنم ... من نمی خواستم مواد مخدر خرید و فروش کنم، نمی خواستم کاری بکنم که دچار مشکلات بشوم». 


او سعی کرد از نو شروع کند و این بار غذاهایی را که در خانه پخته شده بود، در سرک می فروخت. اما پولیس جریمه اش کرد و مشکلات دیگری برایش ایجاد شد: «گروهی از مردان نایجریایی در پارما که جزو مافیای افریقایی بودند، مرا لت و کوب می کردند و غذاهایم را می خوردند. من در وضعیت بسیار وحشتناکی قرار گرفته بودم».  


پس از چندی دستاینی مجبور به گدایی در سرک ها شد: «هر روز صبح خانه ام را ساعت ۴:۳۰ ترک می کردم ... و شب هنگام بازمی گشتم، اما هر روز فقط ۳ تا ۵ یورو بیشتر کمایی نمی کردم. من نمی خواستم به این زندگی ادامه دهم». 

مهاجران در یکی از مراکز پذیرش ایتالیا/عکس: ANSA/Orietta Scardino

دستاینی شنید که برای مهاجران در آلمان ۱ هزار امکان شغلی وجود دارد و فردی هم که برای دستاینی حکم پدر را داشت، این گفته ها را تایید کرد: «من این را از ایتالیایی ها شنیدم. افریقایی ها هم همین را می گفتند و من نتوانستم درنگ کنم و گفتم، در این صورت باید به آلمان بروم. فکر می کردم، همین که به این جا برسم، زندگی خوبی را آغاز می کنم و نمی دانستم که آن ها مرا به داخل  تشناب می اندازند». 

دستاینی به تاریخ ۴ فبروری سال ۲۰۱۹ به مونشن، پایتخت ایالت بایرن در آلمان رسید و یک روز بعد به مرکز انکر در بامبرگ انتقال داده شد. به گفته مقام های محلی، میانگین اقامت پناهجویان دراین مرکز چهار ماه است. اما در اواخر ماه نومبر، ۹ ماه از اقامت او در آن جا می گذشت. 
حدود ۱۱۵۰ تن از ۲۰ کشور در این مرکز پناهجویان که در بامبرگ قرار دارد، زندگی می کنند. یک چهارم از آن ها کودک هستند. برای دستاینی زندگی در این مرکز حکم اقامت در جهنم را دارد. او می گوید: «کیفیت همه چیز در این جا پایین و فقیرانه است». از معالجه های طبی گرفته تا ۱۰۱یورویی که ماهانه در اختیارشان گذاشته می شود.  

او در تصویر کارت شناسایی اش که در ماه فبروری توسط اداره مهاجرت آلمان فدرال صادر شده، سالم تر و صحتمندتر به نظر می آید. اما دستاینی حالا لاغرشده و در طول مصاحبه سرفه می کند. او می گوید که دو هفته پس از رسیدن به این مرکز، رنگ پوستش تغییر کرده است: «من قبلا افسردگی نداشتم، این جا به آن دچار شدم ... آن ها باعث شدند که صحت و سلامتی ام  را از دست بدهم و حالا می خواهند مرا پس بفرستند». 

در نیمه نخست سال روان، آلمان براساس قانون دابلین ۴۲۱۵ پناهجو را به کشورهای دیگر اروپایی فرستاد. بیشتر افرادی که نخست در ایتالیا بودند و بعد به آلمان سفر کردند، به ایتالیا پس فرستاده شدند. از زمان گشایش مرکز انکر در بامبرگ، ۲۶۳۰ تن اخراج شده اند و قرار بوده که شمار آن ها بیشتر از این باشد. اما وقتی که پولیس به دنبال آن ها آمد، نتوانسته پیدایشان کند. دستاینی یکی از آن ها است. 

۱۰دسمبر سال ۲۰۱۹، نمایی از مرکز انکر در بامبرگ/عکس: اینفو مایگرانتس/ماریون مک گریگور

با وجود همه مشکلات در مرکز انکر، دستاینی می گوید که زندگی در این جا بهتر از این است که به ایتالیا یا نایجریا پس فرستاده شود. او می گوید: «آن ها دو تن از دوستان مرا به ایتالیا پس فرستادند، هزاران تن در آن جا که به ایتالیا پس فرستاده شدند، بی خانمان هستند،ا در سرک ها می خوابند و آن جا گدایی می کنند...». 
آیا دستاینی حاضر است به نایجریا بازگردد؟ او می گوید: «در صورتی که تغییرات مثبتی در کشورم ایجاد شود، داوطلبانه بازخواهم گشت. چون هیچ کجا مثل وطن آدم نمی شود. من فقط امیدوارم که این جا به من اجازه کار بدهند. ... اینقدر آزادی به من بدهند که در جامعه ادغام شوم. برای تثبیت جایگاه در یک جامعه باید نخست زبان آن را آموخت. ... یادگیری زبان نخست قدم (در راه ادغام) است».  

وقتی که من به دستاینی معرفی شدم، او با شتاب به سوی کورس زبان آلمانی در حرکت بود. یک یا دو بار صدای خنده از داخل اتاق آمد و بعد سروکله دستاینی پیدا شد که لبخند می زد و پر از انرژی بود. او همزمان با فعالیت هایش برای طرفداری از حقوق پناهجویان، در حال نوشتن کتابی راجع به تجربیاتش در صحنه های رپ، هیپ هاپ و بازی  تئاتر و به عنوان یک پناهجو در اروپا است. به این ترتیب دستاینی سعی دارد آینده ای برای خود بسازد، دست کم فعلا. 


دستاینی در مرکزی به نام «Freund statt Fremd» با اینفومایگرانتس صحبت کرد که یک مرکز گردهمایی آوارگان و پناهجویان در بامبرگ است. 

 

در همین زمینه