یک گروه از شهروندان افغان پس از فرار از دست طالبان، یک سال را در کوزوو و سه کشور دیگر گذراند. تا این که در نهایت لتونی آن ها را قبول کرد. مهاجر نیوز با یکی از این پناهجویان افغان گفتگو کرد.
وقتی که به تاریخ ۱۴ اگست پروسه تخلیه از کابل آغاز شد، عبیدالله در میدان هوایی حامد کرزی کار میکرد. او شش ماه گذشته را در این جا گذرانده بود.
در آن زمان او به خاطر وضعیت همه گیری کووید ۱۹ اجازه نداشت محوطه میدان هوایی را ترک کند، حتی در طول شب. با وجود این که محل زندگی خانواده اش کمتر از دو کیلومتر از آن جا فاصله داشت.
فقط نیمی از خانواده اش توانست خود را به میدان هوایی برساند. همسر دومش، چندین تن از فرزندانش و مادر کهنسالش مجبور شدند که در کابل بمانند.
عبیدالله در مصاحبه با مهاجر نیوز گفت: «من از بیان احساساتم عاجز هستم. ترک خانواده و کشورم خیلی دشوار بود.»
او در ادامه گفت، در حالی که هرکس موفق به خروج از کشور میشد خوشحال بود که این مسیر را انتخاب کرده است، بسیاری به شدت نگران آن دسته از اعضای خانواده های شان بودند که در افغانستان باقی مانده بودند.

عبیدالله به مدت ۱۸ سال با شرکت «Ecolog» که شریک ناتو است در مزار شریف و مناطق دیگر افغانستان کار کرده بود.
به تاریخ ۲۶ اگست، ۱۱ روز پس از این که طالبان کنترول افغانستان را دوباره به دست گرفتند، او با یک هواپیمای ترانسپورت امریکایی «C-17» به کویت در حاشیه خلیج فارس تخلیه شد.
حدود ۱۲۴ هزار شهروند ملکی افغانستان در حمل و نقل هوایی به رهبری ایالات متحد امریکا از کابل تخلیه شدند. این عملیات مجموعا ۱۵ روز به طول انجامید.
عبیدالله میگوید که آن ها پس از یک روز اقامت در کویت با هواپیما به پایگاه هوایی رامشتاین در آلمان انتقال داده شدند که متعلق به امریکا است. آن ها به همراه صدها فرد تخلیه شده دیگر سه شب را در ساختمان های محل نگهداری هواپیماها گذراندند.
پس از چند روز به او و شهروندان دیگر افغان گفته شد که هدف بعدی شان کوزوو است، یک کشور کوچک که او قبلا نام آن را هم نشنیده بود.
مرتبط:یک مهاجر افغان در اثر سرمازدگی در لاتویا جان باخت
عبیدالله گفت: «یک تکنیسین که من از زمان کار در میدان هوایی در افغانستان میشناختم به من گفت: با من بیا، من این جا را ترک میکنم.» با این تعداد زیاد مردم، انتظار کشیدن کار درستی نبود. او با یادآوری آن روزها میگوید: «من هیچ چیز راجع به کوزوو نمیدانستم. به ترمینال رفتم، جایی که کارکنان ناتو به من گفتند که به کوزوو بروم.»
«آن جا مثل زندان بود»
عبیدالله گفت، نخست به او گفته شده بود که «پس از ۱۰ تا ۱۵ روز پروسه (رسیدگی به دوسیه ات) به پایان میرسد و هر کشوری را که انتخاب میکنید، به آن جا خواهید رفت.»
وقتی که عبیدالله در اوائل ماه سپتمبر به کوزوو رسید، دیپلومات ها و سربازان امریکایی با آغوش باز از او، خانواده اش و افغان های دیگر در سکونت هایی که به تازگی به صورت اضطراری ساخته شده بودند، استقبال کردند.
عبیدالله هیچ چیز از کوزوو نمیدانست، کشوری که از سوی جامعه بین المللی کاملا به رسمیت شناخته نشده است و کمتر از دو میلیون تن جمعیت دارد. کوزوو در جنوب شرق اروپا موقعیت دارد و در سال ۲۰۰۸ استقلالش را از صربستان، کشور همسایه اش اعلام کرد.
به آن ها گفته شد که باید برای مدت کوتاهی در کمپ لیا زندگی کنند که در کنار بوند استیل، کمپ نظامی اردوی ایالات متحده امریکا ساخته شده است تا در طول این مدت پروسه اسکان مجدد آن ها در ایالات متحده امریکا یا یک کشور سوم سازمان دهی شود.
به گفته عبیدالله، کمپ لیا از خیمه های متعددی تشکیل شده بود برای سکونت حدود ۹۰۰ تن. این خیمه ها در فضایی که از یک میدان فوتبال زیاد بزرگتر نبود، برپا شده بودند.
عبیدالله به مهاجر نیوز گفت: «ما اجازه داشتیم آزادانه در کمپ قدم بزنیم، اما به غیر از موارد اضطراری مانند بیماری اجازه ترک آن جا را نداشتیم. در آن صورت پولیس کوزوو ما را تا شفاخانه همراهی میکرد و باز میگرداند.»
او میگوید، مشکلی در ارتباط با خیمه، غذا، سیستم بهداشتی و یا لباس وجود نداشت. در آن جا میدان هوایی «بسیار ابتدایی و کوچک» فوتبال و والیبال وجود داشت. اما پریشان حالی ما (با وجود این همه تسهیلات) ادامه داشت.
عبیدالله افزود: «ما از نظر روحی رنج میبردیم. آن جا مثل زندان بود.»

رد درخواست های ویزا
برخی از مهاجران میگویند که خلا اطلاعات راجع به درخواست ویزا باعث شده که وضعیت حتی بدتر از زندان باشد. یک پناهجوی أفغان دیگر در ماه اگست به دویچه وله گفت: «یک زندانی به دوسیه اش دسترسی دارد و میتواند بپرسد که چرا این جا است و چه مدت در بازداشت خواهد بود.»
او افزود: «اگر ما در این باره سوال کنیم، آن ها به ما نمیگویند که به چه دلیل در این کمپ هستیم و برای چه مدتی.»
با وجود این که صدها افغان ویزاهای ایالات متحده امریکا را دریافت کردند یا پیشنهادهایی برای زندگی در کشور دیگر، برخی دیگر مانند عبیدالله و خانواده اش در این کمپ گیر ماندند. آن ها یا پاسخ های منفی از سوی نهادهای مسئول در ایالات متحده امریکا یا کشورهای سوم دریافت کردند یا این که راجع به درخواست های آن ها اصلا تصمیمی گرفته نشد.
لتونی: آغاز ساخت حصار دایمی در مرز بلاروس
در اوائل فصل تابستان خشم و عصبانیت ساکنان کمپ فوران کرد و شهروندان افغان تخلیه شده به وضعیت شان اعتراض کردند. آن ها تابلوهایی را بالا نگه داشته بودند با شعارهایی مانند «زنان و کودکان رنج میبرند» و «ما خواهان عدالت هستیم.»
عبیدالله گفت که او و خانواده اش در صدر لیست انتقال به بریتانیا بودند و پس از ۱۵ روز پیشنهادی در این ارتباط دریافت کردند. اما بعد آن ها به مدت چندین ماه در حالت آماده باش باقی ماندند. تا این که به گفته عبیدالله، به آن ها اعلام شد که بریتانیا درخواست شان را رد کرده است. او علاوه کرد: «این خبر همسرم را بیمار کرد» و بر فشار روانی که او و خانواده اش احساس میکردند، اضافه شد.
پس از این که گزینه بریتانیا از روی میز برداشته شد، عبیدالله از پنج کشور دیگر به شمول استونی پیشنهاد (ارائه ویزا) دریافت کرد. اما او همه را رد کرد.

عبیدالله با یادآوری آن روزها افزود: «من هنوز امید داشتم که در نهایت پیشنهادی از سوی بریتانیا دریافت کنم. در حالی که به دیگران اجازه داده شد به بریتانیا بروند، من بیهوده به انتظار کشیدن ادامه می دادم.»
از اردوگاهی با درهای بسته تا هوتلی در لب ساحل
در طول هفت ماه، بسیاری از شهروندان افغان برای مهاجرت به کانادا، بریتانیا، ایالات متحده امریکا، هالند، آلمان، آیسلند و کشورهای دیگر پیشنهادهایی دریافت کردند.
تا این که تا ماه اپریل حدود ۶۰ تن در کمپ به جای ماندند. درخواست های آن ها یا رد شد و یا این که آن ها برخی پیشنهادها را رد کردند. عبیدالله در شمول یک گروه مانده به آخر بود که بالاخره آن جا را (به همراه خانواده اش) ترک کرد.
مهاجران افغان در ایالات متحده با بیسرنوشتی روبرو هستند
عبیدالله گفت، در پایان ماه اپریل، «ناتو به ما گفت که کمپ ما طی چند روز بعدی بسته خواهد شد و ما باید به مقدونیه شمالی برویم.» او افزود: «گزینه دیگری وجود نداشت.»
از بیش از ۹۰۰ شهروند افغانی که در آغاز در کمپ لیا بودند، چند ده تن در اواخر ماه اپریل پس از انحلال کمپ به مقدونیه شمالی، کشور همسایه انتقال یافتند.
پس از این که آن ها به مدت هفت ماه در یک کمپ متشکل از خیمه محبوس بودند، در یک هوتل سه ستاره سکونت داده شدند و توانستند آن جا در شهر آزادانه قدم بزنند. عبیدالله اظهار کرد: «آن جا زندگی واقعا راحتی داشتیم. هرچند آن جا مکان خوب و مجهزی بود، من وضعیت روحی خوبی نداشتم. زیرا گزینه بریتانیا و فرصت های دیگر را از دست داده بودم. تعداد زیادی از دوستان من به کشورهای خیلی خوبی رفتند.»

نامه های تهدیدآمیز
در حالی که وضعیت روحی کودکان بهتر شده بود، اوضاع برای عبیدالله بدتر شد. خانواده اش در افغانستان به او گفتند که به خاطر همکاری اش با ناتو از سوی طالبان نامه های تهدیدآمیز دریافت کرده اند.
در یکی از این نامه ها آمده است: «ما از او میخواهیم که به دفتر امنیتی در کابل بیاید. ما چند سوال از او داریم، اگر نیاید، او را به سختی مجازات خواهیم کرد.»
نخستین نامه تهدیدآمیز زمانی به خانه اش در کابل رسید که او هنوز در مقدونیه شمالی بود. عبیدالله فکر میکند، طالبان در آن زمان نمیدانستند که او کشور را ترک کرده است.
از میان افراد تخلیه شده به مقدونیه شمالی، به استثنای سه خانواده، دو خانواده با ویزای ویژه مهاجرت (SIV) از آن جا به ایالات متحده امریکا رفتند و یکی دیگر به یونان رفت. سپس همه افغان های باقی مانده در مقدونیه شمالی پیشنهادهای اقامت در لتونی دریافت کردند.
لتونی کشور کوچکی است در حوزه دریای بالتیک. عبیدالله به همان اندازه این کشور را میشناخت که کوزوو را. او با لحنی پر از ناامیدی میگوید: «من حتی نام آن را قبلا نمیدانستم. نمی انستم چی انتظار من را میکشد. من غمگین بودم.»
او همچنین به خاطر آینده فرزندانش نگران بود و فکر میکرد که شاید برای یادگیری زبان لتونیایی با مشکلاتی مواجه شوند.

آینده در لتونی؟
به هر حال و با توجه به این که گزینه های دیگر از دست رفته بودند، عبیدالله و ۳۰ شهروند دیگر افغان به تاریخ ۲۷ جولای به لتونی رسیدند.
آن ها پس از رسیدن، به مرکز سکونت پناهجویان در موسنیکی انتقال داده شدند. ناحیه ای با کمتر از ۱ هزار تن جمعیت که با بس از ریگا، پایتخت لتونی یک ساعت فاصله دارد.
در این پایگاه نظامی نیروهای شوروی سابق، به غیر از افغان ها، ، پناهجویان از کشورهای اوکرایین، بلاروس، ایران، بنگله دیش، عراق، سوریه و از کشورهای آسیای مرکزی مانند ازبکستان نیز زندگی میکنند.
در حال حاضر مجموعا بیش از ۱ صد تن در این تاسیسات زندگی میکنند.
فرزندان عبیدالله پس از یک سال دوری از مکتب، در اوائل ماه سپتمبر در صنف های مختلف مکتب شامل شدند و در حال حاضر در حال یادگیری زبان لتونیایی هستند.
خانواده هشت نفره عبیدالله که از او، همسر و شش فرزندش تشکیل شده است، در ماه نومبر اجازه های اقامت دائمی شان را دریافت کردند که به مدت پنج سال اعتبار دارد. آن ها تا پیش از آن در هر هفته و برای هر فرد فقط ۲۱ یورو دریافت میکردند. حالا این مبلغ به ۱۴۰ یورو در ماه برای هر فرد افزایش یافته است.

او با وجود این که به خاطر همسر دیگر و فرزندان به جای مانده در کابل نگران است و به خاطر آینده اش در لتونی، خوشحال است که دوره سرگردانی طولانی مدتش به پایان رسیده است.
او میگوید: «با رسیدن به این جا باری از دوش من برداشته شد. در سال گذشته من دائما در حال سفر بودم، از یک کشور به یک کشور دیگر. در نهایت من به هدف نهایی ام رسیدم. خیالم راحت شده است و امیدوارم که آینده خوبی در این جا داشته باشم.»